loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

دود روشن، آتش سرد

5 / 0
  • ناشر : باژ
  • نویسنده : روزاموند هاج
  • زبان کتاب : فارسی
  • تعداد صفحات : 331
  • سال نشر : 1398
  • چاپ جاری : 1
  • نوع جلد : شومیز
  • شابک : 9786009871780
  • قطع : رقعی
  • مترجم : زهرا هدایتی
  • حداقل رده سنی : 16
like like
like like

رومئو بی حرکت ایستاده بود و طوری به خیابان خیره نگاه می کرد که انگار قبلا هیچ وقت آن را ندیده است. رومئو وقتی داشت به پاریس کمک می کرد از یکی از دروازه های فرعی دزدکی وارد شهر پایینی شود به اندازه کافی تمرکز داشت، اما حالا به نظر می رسید دوباره دارد پسر مجنون و مدهوشی می شود که می خواست تا ابد در مقبره دراز بکشد.
و پاریس تصمیم گرفته بود به او اعتماد کند. تا شهر پایینی به دنبالش آمده بود، جایی که هیچ وقت نرفته بود و جایی که هر لحظه ممکن بود از او دزدی شود و بهش چاقو بزنند.
با خودش چه فکری کرده بود؟ این که ابلهانه جان خودش را به خطر بیندازد یک چیز بود، اما اگر پاریس این جا می مرد، دیگر کسی نبود که جلوی لرد کترسو را بگیرد. کسی نبود که قبیله ی کترسو را از مجازات وحشتناکی نجات دهد که وقتی گارد شهری مچش را می گرفتند، بر سرشان می آمد.
رومئو همان طور که به پاریس نگاه می کرد و از یک لحظه قبل بیشتر زنده و آزرده به نظر می رسید، گفت: «من هم می خواهم جلوی او گرفته شود. اطمینان حاصل می کنم که این کار انجام شود.»
پاریس آمد که بگوید: «من نگفتم که…» اما ساکت شد، چون حتی اگر آن را به زبان نیاورده بود، به آن فکر کرده بود. و افکارش دیگر به خودش تعلق نداشتند. هربار این را به خاطر می آورد، لرز خفیف و تهوع آور دیگری حس می کرد.
رومئو گفت: «و تو هم خون جولیت هستی. پس تو را به جایی امن خواهم برد. حداقل این را به او مدیونم.»

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "دود روشن، آتش سرد" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک