loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

داستان های دیکنز (ادبیات خفن)

5 / 0
like like
like like

من با خبیث ترین، مزخرف ترین و بی رحم ترین مرد روزگار عروسی کردم. آهان، و زشت ترین، این را یادم رفت بگویم. سر و شکل دانیل کوئیلپ جوری است که انگار کله یک هیولا را روی یک بدن کوچک نکبت با دو تا پای کوچک نکبت کار گذاشته باشی. با چشم های سیاه و موذی و دهانی با دندان های نیش خراب که پوزخندی همیشگی روی آن نقش بسته است. او دست هایی زبر و کثیف دارد با ناخن های دراز و زرد که باعث می شود از وحشت مثل ژله به لرزه بیفتم. در جوابش فقط باید بگویم «بله کولیپ» یا «نه کولیپ» چون این جوری توی دردسر نمی افتم. از من می پرسید: «به نظرت خوش تیپم، خوشگلم؟» متعجبم چرا به خاطر دروغ هایی که می گفتم در جا از پا در نمی آمدم.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "داستان های دیکنز (ادبیات خفن)" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک