loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

داستان های خوب برای کودکان بلند پرواز

5 / 0
like like
like like

در سال 1640 سفیدپوستان، مردم قبیله ویاندوت را از سرزمینشان بیرون کردند. آن‌ها مجبور شدند به ایالت اُهایو بروند. آن‌ها یک بار دیگر در سال 1840 به کانزاس مهاجرت کردند و آن‌جا گورستانی برای مردم قبیله خود درست کردند. هفتاد سال بعد این گورستان به دولت فروخته شد تا در آن‌جا خانه‌سازی شود.

لیدا فکر می‌کرد که این کار درستی نیست.

می‌گفت چرا ما نباید به اجدادمان افتخار کنیم و قبرهای آن‌ها را حفظ کنیم؟ ماد بزرگ، مادر، خواهر، خاله‌ها و عموهای او همگی در آن‌جا دفن بودند. او نمی‌خواست اجازه دهد روی اجساد آن‌ها خانه ساخته شود.

بنابراین به گورستان رفت، در آن‌جا چادری برپا کرد و با یک تفنگ به نگهبانی پرداخت. او و خواهرهایش تابلویی در آن‌جا نصب کردند که می‌گفت: «ورود ممنوع.» آن‌ها به نوبت با اسلحه‌هایشان در آنجا نگهبانی می‌دادند.

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "داستان های خوب برای کودکان بلند پرواز" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک