از دستهای گرم تو
کودکانِ توأمانِ آغوشِ خویش
سخنها میتوانم گفت
غم نان اگر بگذارد.
نغمه در نغمه در افکنده
ای مسیحِ مادر، ای خورشید!
از مهربانی بیدریغِ جانت
با چنگِ تمامی ناپذیرِ تو سرودها میتوانم کرد
غم نان اگر بگذارد.
از دستهای گرم تو
کودکانِ توأمانِ آغوشِ خویش
سخنها میتوانم گفت
غم نان اگر بگذارد.
نغمه در نغمه در افکنده
ای مسیحِ مادر، ای خورشید!
از مهربانی بیدریغِ جانت
با چنگِ تمامی ناپذیرِ تو سرودها میتوانم کرد
غم نان اگر بگذارد.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران