محصولات مرتبط
راوی کتاب بیرون در زنی به نام آفاق است که در ابتدای کتاب در خانهای، تنها رها میشود. آفاق در تلاش برای درک وضعیت خود به این موضوع میپردازد که چطور به اینجا رسیده است و چرا مردی که کمی پیش با او آشنا شده، تنهایش گذاشت. کتاب با شرح همین آشنایی عجیب آغاز میشود. آشنایی آفاق با مردی که تا قبل از این هیچ برخوردی با او نداشته و حتی اسم همدیگر را هم نمیدانند اما به شکل ناخودآگاه به هم اعتماد دارند.
ما حتی نام یکدیگر را نپرسیده بودیم. نه او از من پرسید و نه من از او؛ و دوتا آدم که هیچچیزی از یکدیگر نمیدانستند در پیادهرویی قدم برمیداشتند که احتمالا آن دو برای نخستین بار بود که از آنها عبور میکردند – عبور میکردیم. (کتاب بیرون در – صفحه 10)
تلاش آفاق و درگیریهای ذهنی او در همان ابتدای کتاب برای پیدا کردن خودش و وضعیتی که در آن قرار دارد شما را به خود جذب میکند و شما هم به عنوان کسی که تازه از این آشنایی خبردار شدهاید، دوست دارید ماجرا را بدانید. رفتهرفته متوجه میشویم که آفاق یک فعال سیاسی است که مدتی را هم در زندان گذرانده و اکنون در این روزهای پیش از انقلاب درگیر ماجرایی شده است باید از آن پرده بردارد.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران