کتاب دوازدهم نوشته علی موذنی، رمانی با محوریت مهدویت و غیبت امام عصر علیه اسلام. این اثر داستان یک نویسنده را روایت میکند که پس از پیشنهاد یک فیلمنامه درباره حضرت صاحبالزمان(عج) و در کشوقوسهای پذیرفتن یا نپذیرفتن نگارش آن قرار میگیرد. او در خلوتی با امام زمان(عج) به ناتوانی خود در محضر امام اعتراف و سپس از ایشان طلب نشانهای در این مسیر میکند...
پژوهش و نگارش این رمان 18 ماه به طول انجامید و مؤذنی هدف از نگارش آن را اهمیت یک نگاه عقلانی به موضوعی به قدمت بیش از هزار سال، عنوان کرده است.
«دوازدهم» از دو بخش معاصر و تاریخی تشکیل شده که بخش معاصر آن رویدادهای یک کلاس فیلمنامهنویسی است که فضایی عاشقانه و ظریف دارد و تا حدی غیرمنتظره است. بخش دوم داستان روایتی جدید و شورانگیز را دربارهی زندگی دوازدهمین امام به تصویر میکشد.
نمیدانم تکلیفم با مردی که هم تاریخی است هم معاصر، چیست؟
چگونه میتوان با شخصیتی چنین که موجودیتش در بستر زمان ادامه پیدا کرده و مثل هر بشر دیگری با طول عمری هفتاد-هشتادساله در تاریخ متوقف نشده است، کنار آمد؟ منظورم کنارآمدن یک نویسنده در پرداخت شخصیتی است که هرچند فرازمانی است، اما در میان انسانهای زمانگرفته زندگی میکند و تجربهای منحصربهفرد دارد.
شاید عمری چنین طولانی به نظر دوستداشتنی بیاید، اما سخت است، به نظر من البته. چگونه سخت نیست در جایی که هر روز...
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران