هملت را باید مشهورترین نقش نمایشی جهان دانست. علاقهی مردم به شخصیت او و به نمایشنامهی شکسپیر که سرگذشت او را باز میگوید، از آغاز بسیار بوده و هنوز ادامه دارد. هنوز در بارهی این شخصیت کتابها مینویسند و برداشتهای اجرایی از آن بر صحنهها پرشمار و متفاوت است.
زنده بودن و اهمیت داشتن همیشگی هملت، مانند انگشتشماری از شخصیتهای داستانی، به این علت است که تجربههای او، آنگونه که در نمایشنامه میآید، تجربههای شخصی و خفتهی ما را بیدار میکند. این گفته به آن معنا نیست که همهی ما در پی انتقام خون پدر هستیم یا یکی از نزدیکانمان را نفرین میکنیم، با عشقی شوم و بدفرجام سروکار داریم یا رویدادهای زندگیمان با پیرنگ این نمایش شکسپیر شباهتی نزدیک دارد. به معنای این نیز نیست که هملت در رویارویی با دشواریهای زندگی شیوهیی بهکار میگیرد که با واکنشهای طبیعی و درونی ما کاملاً همخوانی دارد. در کشورهای انگلیسیزبان میگویند که هملت برای هیچکس موضوع تازهیی نیست، زیرا همهی کتابخوانها نام او را در کتابی دیده و به احتمال زیاد داستانش را خواندهاند. و برخی که اهل پژوهش و بررسیاند با تأملات و احساسات پرشور هملت آشنایی دارند. ما خود نیز، چون در ورطهی دشواریها قرار گیریم، احساساتی همانند احساسات او خواهیم داشت و همچون او با تأمل بسیار فراز و فرود رویدادها را خواهیم سنجید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران