محصولات مرتبط
منِ او، قصه ماجرایی عاشقانه است از فرزند یکی از خانواده های اصیل و قدیمی تهران در دهه 1310-1320 خورشیدی. عشق فرزند خانواده ای ثروتمند، خانواده فتاح، به دختر خانواده ی خدمتکارشان. در اینجا نکته مهم این است که نگاه شخصیت اول داستان و کسی که او را تربیت کرده، ناشی از نگاه امیرخانی به اخلاق، بسیار انسانی است. امیرخانی باز هم نشان میدهد که ارزش انسان، خواه ثروتمند مثل خانواده فتاح، یا مثل خانواده اسکندر، از نظر سطح مالی نسبتا فقیر، به انسانیت اوست و نه میزان ثروتش و این باور را امیرخانی نه در قالب کلمات و عبارات مستقیم که در رفتار و رویه خانواده فتاح به خواننده منتقل میکند. شخصیت های رمان های امیرخانی -مانند خود او- اغلب انسان هایی مذهبی هستند. اما این عقاید، نه خود امیرخانی و نه شخصیت های قصه اش را به دام ریا نمی کشاند. آنها هرچه که هستند، واقعی اند. مثل خود امیرخانی که هر چه هست، خودش است. در مورد نام کتاب منِ او، در نگاه اول به نظر می رسد با اسمی خاص و نشانگر مفهومی عمیق رو به رو هستیم. امیرخانی اما به سادگی به جای اینکه بخواهد از موجی که می توانسته نام این کتاب ایجاد کند، استفاده کند، واقعیت را می گوید، اینکه زمانی که در اواخر دهه هفتاد، مشغول نوشتن کتاب با کامپیوتر قدیمی اش بوده، با توجه به حافظه کم آن کامپیوترها و بنا به توصیه دوستی، هر فصل را در یک فایل ذخیره میکند؛ از آنجا که نام هر فصل به این شکل بوده: یکِ من، یکِ او، دویِ من، دویِ او و...، و تمامی فایلها را در نهایت در یک پوشه می ریزد، نام این پوشه را می گذارد من-او، و نام کتاب هم میشود منِ او. به همین سادگی و به قول خود نویسنده هیچ خبری از یک نام عجیب و غریب و عرفانی نیست.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران