loader-img
loader-img-2
هدر ارسال پستی

اعلامیه کانگورو

5 / 0
like like
like like

«حق با کوتوله بود. حالا تمام پلیس‌های کشور به دنبال من هستند. کسی که هنرنمایی مرا دیده بود ـ شاید همان پیرمرد ـ به مقامات گزارش داده بود که کوتوله در بدنِ من حلول کرده است. پلیس مرا زیر نظر گرفت و از تمام کسانی که مرا می‌شناختند بازجویی کرد. همکارم شهادت داد که یک بار در مورد کوتوله با او حرف زده بودم. حکم دستگیری‌ام صادر شد. پلیس کارخانه را محاصره کرد. همکار قسمت 8 یواشکی پیشم آمد و به من خبر داد. از کارگاه بیرون زدم و به داخل سالنی که فیل‌های تکمیل‌شده را در آن انبار می‌کنند پریدم. خودم را به پشت یکی از فیل‌های چسباندم و به جنگل گریختم و چند پلیس را در سر راهم زیر پا لِه کردم.
حالا تقریبا یک ماه است که از جنگلی به جنگل دیگر و از کوهی به کوه دیگر فرار می‌کنم و میوۀ وحشی و حشره می‌خورم و از آب رودخانه می‌نوشم تا زنده بمانم. اما پلیس‌ها که یکی‌دوتا نیستند. آنها بالاخره دستگیرم می‌کنند؛ دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. وقتی هم که دستگیرم کنند، مرا به صلّابه می‌کشند و تکه‌تکه‌ام می‌کنند. خودم که این‌طور شنیده‌ام.
کوتوله هر شب به خوابم می‌آید و دستور می‌دهد که بگذارم وارد بدنم شود.»
 

ثبت دیدگاه

دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "اعلامیه کانگورو" می نویسد
طراحی فروشگاه اینترنتی توسط آلماتک