محصولات مرتبط
بریده ای از کتاب کاهن معبد جینجا نوشته وحید یامین پور:
این شباهت دلهرهآور است. دلهرهآور است چون شباهت خیابانها و خانهها و شهرها، آغاز شباهت انسان هاست. انسان ها به هم شبیه میشوند، چون تغییر میکنند و تغییر میکنند چون پایبندیشان به آنچه آنها را متفاوت کرده، از دست میرود. به گمان من انسان ممکن است به هر چیزی عادت کند مگر به تنهایی. درد تنهایی یک انسان فقط با یک انسان دیگر برطرف میشود و نه با هیچ چیز دیگر. ژاپن گاه خشمگین و خونریز، گاه آرام و خندان، گاه سرد چون زمهریر قلهی فوجی و گاه گرم و شاعرانه آنچنان که لافکادیو هرن آن را ستود: میدانی قلب ژاپن چیست؟ شکوفه گیلاسی کوهی که عطرش را در آفتاب صبح میگستراند. فضای معبد برای دقایقی مرا میبرد به جایی فراتر از ژاپن. سنجاب میگوید اگر تو ژاپن به دنیا میآمدی، احتمالا حالا کاهن آساکوسا جینجا بودی. جای همان جوان سر تراشیدهای که چشمهایش را بسته و از میان هیاهوی توریستها با عودی که در دست گرفته آرام قدم برمیدارد، انگار که در بعدی غیر از جایی که ما ایستادهایم راه میرود؛ ولی واقعا اگر هم جای آن کاهن بودم، حتما با این توریست های آمریکایی شلوغ کن که دارند خلوت مرا به هم میزنند درگیر میشدم. رفتار آمریکایی ها در اینجا هم طوری است که انگار وارد مستعمرهی خودشان شدهاند، هر طور دلشان می خواهد رفتار میکنند و عجیب اینکه ژاپنی ها هم با آنها راحتترندو بیشتر هوایشان را دارند؛ حتی موقع فروش سوغاتی ها. این ها بریده هایی بود از متن کتاب کاهن معبد جینجا، آخرین اثر وحید یامین پور که سفرنامهایست به کشور ژاپن.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران