انتشارات یکشنبه منتشر کرد:
نئولیبرالیسم، رئالیسم کاپیتالیستی است به متعالیترین شکل ممکنش. آنها جشن نابودی فضای عمومی را گرفتهاند ولی در مقابل، امیدها و نهادهای آلترناتیوِ رسمیشان چندان موضع هم نگرفته و نمیگیرد. ایدئولوگهای نئولیبرال وقتی میخواستند علیه سوسیالیسم تشکیل پرونده بدهند معمولا دست به نکوهش سرتاپای بورکراسیای میزنند که مثلا قرار بوده تصلب نهادی و بی کفایتیای را در مقابل اقتصاد ایجاد کنند. با پیروزی نئولیبرالیسم بروکراسی قرار بود منسوخ شود؛ قرار بود باز ماندهای عتیقه باشد از دوران حسرت نخوردنی استالینی.
چپ جدید میتواند با ساختن امیالی شروع کند که نئولیبرالیسم ایجاد کرده ولی خود توان ارضای آنها را ندارد. شب تاریک و طولانی پایان تاریخ میبایست تبدیل به فرصتی مهم شود. این قدرت اشباع کنندهی رئالیسم کاپیتالیستی یعنی امکان دیدن سوسوی نوری از اقتصاد و سیاست آلترناتیو میتواند به شکلی نامتناسب تاثیر بزرگی بگذارد. کوچکترین رخداد میتواند حفرهای در پردهی خاکستری واکنشی باشد که باعث ایجاد افقهای ممکنی در زمان سلطهی رئالیسم کاپیتالیستی است. از موقعیتی که هیچ چیزی در آن ممکن نیست به ناگهان هر چیزی میتواند ممکن شود.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران